در سینه ام داغی نهاد از عشق خود رفت ازبرم
چندان شتابان رفت او چون اشک از چشم ترم
دیــدم که غـوغـا می کــند رو سوی بالا می کند
با دست اشارت می کندیعنی گذشت آب ازسرم
غرق وجود او شــدم محو دو چـشـم او مــــنم
دریای حسن عشق را زیـبـا ترین ماهـی شـدم
چــون پرتـو حـسن ورا آیـیــنـه ی قـــلبـم ربـــود
عقل و حـواس آدمی چون بـاد پـیـچیـد از سـرم
گفتم که هی ! بی من مرو جانم به لب آمدبمان
در این سرای بی کسی جـانان مـن از مـن مـرم
خنـدید گفتا یـار من خواند ه اسـت مـا را از کـرم
من هم چـو مـرغـی وا شـده پروا ز دارم تا حـرم
دیــدم هــوای سیـنـه ام کـم کـم بــارانـی شــده
استاره های چشم هم جـاری شده بر گـونـــه ام
گفتم خوشا آن بی دلی معشو قه اش چون او بود
زیرا کـه خـوبـان یکـسره پـرواز کـردنـد تـا حـــــرم
از کاروان جا مانـده ام ،تـنــهـای تــنـهـا مـانــده ام
او رفت با بی او شدن بـالـم شکـست و هم پـرم
گفتــاعلی جان سینه ات تا کی تو داغون میکنی؟
گـفـتـم زمــانــی تــا زنـــم پــر سـوی رب اکـــبرم
سلام ممنون از حضورت وبلاگ خوبی داری موفق باشی
سلام ممنون از حضور دوستانه ات
مرسی که لینکم کردی
هنوز شعرتو نخوندم
فردا می خونم
بای
سلام
شعر زیبایی بود
با ارزوی مو فقیت بیشتر برای شما
ممنون از حضور پر مهرت
سلام عزیز...
خیلی قشنگ بود...
واقعاْ ما جاموندیم از کاروان...
ایشالا بتونیم تو ایم ماه عزیز یه کم برسیم
به امید دیدار
به روزم....
واااای مرسی اون موقع هنوز آپ نبودم اما الان به خدا هستم
به امید دیدار مهربون
سلاام ...میگماااااااا همه ی بچه ها تردم (طردم) کردن (نیشخند با کمال پررویی از اینکه دیکتم در حد گوجه فرنگی داغونه ...) (خنده)...
از بس هی اومدم و رفتم و پیدام نشده .... (نیشخند با همون کمال پر رویی) ...
میگم شما که ادبیاتتون انقد خوبه می دونین ندامت نامه رو چه جوری می نویسن (خنده)
البته خودمم از خودم بعید می دونم که بچه ی خوبی شده باشم و تند تند اپ کنم ...(چشمای گردشده وحیرون مونده از خودم )
(خنده)
راستی شعرتون خیلی قشنگ بود ... معمولا همیشه شعرایی که بیشتر از همه به دل می شینن شعرایین که عشقولانه با خداست ... یه حال قشنگی توشونه که به ادم یه حس خوبی می ده ... ولی خوب مضمونای دیگه ام جای خودشون (فرد خیلی خیلی خیلی اندشناک) ...(خنده)
بابا اخه من نمی فهمم این یاهوهای زبون بسته چه گناهی کردن که از ازل حقشونو خوردن ...(تعجب )(چشمای از حدقه در اومده) (خنده)
اصلا حالا که این طور شد خودم حقشونو می گیرم ...اصلا میرم رشته حمایت از حقوق یاهو های بی سرپرست رو میخونم ...حد اقل از شر انتخاب رشته ام خلاص می شم بعد بگید این یاهوها بدن ... بیچاره ها این همه مفید واقع شدن (چشمان پر از اشک ) (خنده موذیانه )
راستی بابا من به جان خودم لینک کردم خداییش این دفه بازسازی وبلاگم کردم ...(خنده همراه با حیرونی )
بابا اصلا این نت با من لجه ... (خنده) هرکاری من میکنم بر عکسشو اجرا میکنه...
خنده...
فعلا خداحافظ
سلام
شعرتون قشنگ بود اما معنی این بیتش : گفتم خوشا آن بیدلی معشوقهاش چون او بود.... آیا اینه که خوش به حال اونیکه عشقش فقط خدا باشه؟ من اینطور فهمیدم.
ممنون از خوندن مطلبم و کامنتی که نوشتید و ممنون از تذکر قشنگتون!
سلام[قلب]
وبلاگ عالی داری [قلب][بوسه]
موفق باشی[خجالت][زبان]
زود بیا[قلب]
بای[چشمک][نیشخند][خجالت]
[قلب][گل][بوسه][قلب][زبان][خجالت][گل]
ممنون از حصورت ...راستی این شعر از شماست ؟
سلام
شعرت پر از احساس بود و این حس رو منتقل میکنه...وزن خوبی هم داره.
امیدوارم در مضمون شعر و کلمه هایی که استفاده میکنی بیشتر از پیش پیشرفت کنی...
پایدار باشی و سربلند
یا علی
دوست عزیز سلام
ممنون که بهم سر زدید
شعر آخرتون خیلی قشنگ بود
موفق و پیروز باشید
سلام عزیزجان....
......انشاالله که همیشه عقل ما در گرو هوای او بسته هیچ کجا باشد!!!.... ......چــون پرتـو حـسن ورا آیـیــنـه ی قـــلبـم ربـــود
عقل و حـواس آدمی چون بـاد پـیـچیـد از سـرم.......
سلام داداش
شعر شما نشآت گرفته از روح لطیف شماست
احساستان ستودنی است
امیدوارم روزی شاهد چاپ مجموعه شعرت باشم.
سلام ...
واقعاٌ من لایقه این همه تعریف هستم؟؟؟
نمی دونم!!!!
علی جان ممنون که با حرفات بهم آرامش و امید میدی
هر کی احساسش پاک نباشه نمی تونه بفهمه احساس کی پاکه
پس تبریک می گم بهت به خاطره احساسه پاکت
کلبه تنهایی من مال شماست
شب ها ، در آبگینه ی مرداب های سبز
آنجا که نیزه های جگن رفته تا به ماه
آنجا که ماهیان درخشان لعلگون
چشمان گشوده اند به تاریکی سیاه
آنجا که عطر وحشی گل های آبزی
پیچید در مشام خدایان تیرگی
آنجا که شهد روشن مهتاب آسمان
بر زهر شام تیره گرفتست چیرگی
آنجا که ماه می شکند در دهان موج
چون قرص آتشی که در آب افکند شرار
آنجا که خفته اند بر اطراف آبگیر
مرغابیان پیر ، در اندیشه ی فرار
آنجا که نوشخند پرکنده ی نسیم
چین افکند به چهره ی مرداب آشنا
آنجا که از تپیدن امواج بیشمار
گاهی در آب گل شده ، برگی کند شنا
آنجا که پشگان درشت بلند پای
مستانه می دوند بر امواج پر غرور
آنجا که ناله های غریبانه ی وزغ
پیچیده در سکوت چمنزارهای دور
آنجا که پای رهگذری رانده از حیات
لغزیده بر کرانه ی نمنک آبگیر
آنجا که مژده آورد از مرگ او هنوز
آوای نرم خم شدن ساقه های پیر
آنجا در آن سکوت غم انگیز لایزال
آنجا که مرگ طعنه زند : کاین مزار تست
بانگی نهیب می زندم از درون دل
کاین سرنوشت تست که در انتظار تست //
سلام رفیق حال و احوالات شما؟خوب خوش سلامت هستید؟خوش میگذرونید؟
تسلیم عشق اپ شد منتظرت هستم
سلام..ممنون
خیلی زیبا ست وبلاگتون
ونوشته های زیبایی دارید
میتون یه سئوالی ازتون بپرسم..؟
خواهش می کنم
سلام
خوشحال شدم از آشنایی با شما و شعرهایتان
سلامت و موفق باشید
مرسی
نمی خوای ما جزو دوستات باشیم.
سلام . ممنون از بازدیدت و همینطور نظرت . وبلاگ جالبی داری . همینطور حس لطیف . شعرت هم خیلی دلنشین بود .موفق باشی
سلام
خوبی
ممنون که که سر زدی و کمکم کردی
موف باشی
salammmmmmmmm.khoobi???????????????????????/bia pishammmmmmmmmmmmmmmmmmm.rasti che ghashang bood sherettttttttt
سلااااااااااااااااااااااااام
نظراتم رو هنوز تائید نکردم
دو تا کله پوک من (ویوا) و دوستم کاسپر هستیم دوتا دوست قدیمی .کاسپر چند ساله رفته هند درس می خونه منم که اینجام.الان متوجه شدی؟؟؟؟؟؟(چشمک)
سلام. مرسی اومدین. خب راستش خودمم یکی از همونام که رو دست ------ (خودتون میدونین جریانش رو). ممنون از دلداری دادنتون...
سلام. شعر بسیار زیبایی بود. جاماندگان از کاروان حداقل کاری که می تونن بکنن اینه که راه اون بزرگان رو ادامه بدن. وگرنه چه سود از....
پاینده باشید.
سلااااام دوست عزیزم....
بابت تاخیر چند روزه شرمنده ام....
واقعا زیبا نگاشته ای.......
به روزم.......
سلام علی عزیز
خوشحال شدم که به وبلاگ ما بلاد کفریها(چشمک) سرزدی.
موفق باشی
ممنونم از اینکه به من سر می زنید و مرسی از نظرتون ... شیرینی اتفاقا زیاد هم اومد خوشبختانه... ببخشید که من نظرتتون رو جز تائیدیها نگذاشتم ... به خاطر لغت عزیزم بود ... می دونید ملت جنبه ندارند و دوست و آشنا زیاد به وبم سر می زنند به خاطر همین جسارتا نگذاشتمش ... گفتم عذر خواهی کنم ....
سلام علی آقای گل...
انگار من زودتر اومدم
اومدم حالتو بپرسم خوبی؟؟؟
لبخند زدی و آسمان آبی شد
شبهای قشنگ مهر مهتابی شد
پروانه پس از تولد زیبایت
تا آخر عمر غرق بی تابی شد
شعر از خودت بود؟؟؟؟
آفریــــــــــن
سلام بر علی خوبم
این دندان عقل داره در میاد
نصف صورتم داره درد می کنه
ایکاش منم کبوتر حرم بودم
ایکاش الان می تونستم شعر بگم
حتی چشمم هم داره درد می کنه
موفقیت شما آرزوی ماست
سلام
علی جان واقعا قشنگ بود ببخشید دیر اومدم
۶ بهمن ۸۴ / ۶ بهمن ۸۶
دل من کودکی سبک سر بود
خود نمی دانم چگونه رامش کرد
او که می گفت دوستت دارم
پس چرا زهر غم به جامش کرد؟
من اپم خوشحالم می کنی من و در سالگرد عشقی سوخته همراهی کنی....
سلامو نمی شه بدون جواب سلام گذاشت ... علیک سلام ...(خنده)
منم اپ نکردم ...یه جورایی وب گردی انگار بی رونق شده ... یه کم از اینکه بنویسم وکسی سر نزنه دل زده شدم واسه اپ کردن دوباره ...
البته چیزی که عوض داره گل نداره ...
منم که همین جوریشم واسه تایپ کردن تنبلم (خنده)
(بای)
فعلا خدا حافظ
سلام
سلام بر حسن (ع)سرور ازادگان جهان
خیلی شعر زیبایی بود
موفق اشید....شوریده
سلام...مرسی سر زدی...
واقعا انقد مذهبی هستی؟
نمی دونستم این قدر با معرفتی
که با ز هم بهم سر بزنی
سلام علی جان...
احوالت؟؟؟
نیستی؟؟؟
من به روزما
به امید دیدارت
اوم ....از آپ خبری نیست؟
بسیار شعر زیبایی بود دوست عزیز.
زیبا سروده اید... درود.
یا علی
سلام علی عزیز....
ممنون از لطف و آرامشت...
فردا ۱۰ صبح امتحانه....
خیلی واسم دعا من....
قاطی کردم....
به امید دیدارت
این طوری امار نظراتت رو با لا می بری
گل عاشق کجایی؟
سلام شماهم وبلاگ زیبایی دارید دلتان شاد!