خداوند بینهایت است و لامکان و بی زمان
اما به قدر فهم تو کوچک میشود
و به قدر نیاز تو فرود میآید، و به قدر آرزوی تو گسترده
میشود،
و به قدر ایمان تو کارگشا میشود،
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود،
و به قدر دل امیدواران گرم میشود…
پــدر میشود یتیمان را و مادر.
برادر میشود محتاجان برادری را.
همسر میشود بی همسر ماندگان را.
طفل میشود عقیمان را.
امید میشود ناامیدان را.
راه میشود گمگشتگان را.
نور میشود در تاریکی ماندگان را.
دلتنگی هایت را در آغوش بگیر و بخواب …
هیچکس آشفتگی ات را شانه نخواهد زد …
این جمع پر از تنهاییست .
سلام پست جالبی بود دستتون درد نکنه، وبلاگ بسیار عالی داری به ما هم سری بزن و نظرت رو در مورد وبلاگمون بگو اگه خواستی ما رو با اسم سایه روشن لینک کن و بگو شما رو با چه نامی لینک کنیم.
www.sayeeroshan.blogsky.com
به کجا چنین شتابان ؟
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان ؟
همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان ؟
به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم
سفرت به خیر ! اما تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلام ما را! ...
شفیعی کدکنی
سلام اقا کمال عزیز
روز خوش مطلب فابل تاملی بود .ممنونم
ارزو می کنم کنار خانواده لحظات خوبی رو داشته باشید.
لحظاتی سرشار ازلطف خدا[گل]
ما سه چیز را در دوران کودکی جا گذاشته ایم:
شادمانی بی دلیل
دوست داشتن بی دریغ
کنجکاوی بی انتها...